صبر کردن واس چایی که سرد بشه....
نه حسش هس پاشی بری آب سرد بیاری، نه منتظر بمونی سرد شه...
انقد امتحان میکنی که زبونت میسوزه ، قند تو دهنت آب میشه....
کلن چیزه بدیه
صبر کردن واس اینکه بستنی که از فریزر در آوردی یکم آب شه....مخصوصن اگه لیوانی باشه...هی فشارش میدی....هر با قاشق زیرو رو میکنی بستنو....هم میزنی....میزاری رو شوفاژ....
کلن چیزه بدیه
صبر کردن واس خشک شدن لاک....انقد انگشت میزنی روش که لاکت میشه اثرانگشت....
کلن چیزه بدیه
صبر کردن واس آماده شدنه غذایی که اولین بار درست میکنی....حتی اگه ژله باشه .... همش دره یخچالو باز میکنی ببینی چی شد ؟
کلن اینم چیزه بدیه
اصولن منتظر موندن بَده... شنیدن جمله ی " بهت خبر میدم " بَده.....حالا چه نتیجه آزمایش، چه سرد شدن چائی و چه اومدنه بهمن....هرچی هس بَده....
وقتی بَد نیس که منتظره یکی باشی که دوسش داری....زودتر بری ، اونجا بمونی و منتظر باشی تا بیاد....با خودت مرور کنی چیزائیو که قراره بگی....تا تو آینه یا صفحه گوشیت خودتو نیگا کنی و مطمئن شی موهات درسته، رژلبت به دندونت نچسبیده ، خط چشِت قرینَس....
کلن منتظر بودن "فقط" تو این حالت خوبه...
ولی اگه نیاد....اگه نیاد میشه بدتررین نوعه انتظار...
+ آقامون زدبازی::: صد سال توی راه موندن، یه لحظست وقتی با توام....
خوب فکرش را بکن
من همیشه منتظرم
صبر چیز بدیه
خودت می دونی چی می خوام
رمز می خوام می دی؟
این متنت خیلی برام دلنشین بود
دوسش دارم !
صد سال توی راه مونده . . . !
ی لحظست وقتی با توام !
هی بابا . . .