من مهلام :)

بخش نظرات سمت راست هر نوشتس به جونه بچم!

من مهلام :)

بخش نظرات سمت راست هر نوشتس به جونه بچم!

لطفن اینطوری نباشین


و چی شد که من از روزی که قرار بود برم تهران تا الان یه دفعه این همه عزیز شدم برای همه؟؟؟

کسی که تا یه ماه پیش بهم میگفت عبدُل و فقط واس کارای ترجمش باهام کار داشت شدیدن نگران منه و کلی نصیحت و سفارش میکنه که عزیزم زود برو تافل بگیر که واسه بورسیه معتل نشی و  تو خوابگاه فلان جوری باش سیگاری نشی و .....!!!!! ( از فامیل و آشنا بودن ایشون)

و همه ی اونایی که تو اون چندروز بهم اس میدادن با کلی ماچ و عزیزم گفتن؟!

واقن چرا!؟

من فکَم در حال افتادنه!

خوشمم نمیاد ازین محبتایی که یهویی گُل میکنن.اصن حسه خوبی بهم نمیده کسایی که وقتی باهاشون کار داشتم و ونبودن و نخواستن باشن ،الان واس من شدن دایه مهربونتر از مادر!!!!!!!!!

اهل این نیستم دل کسیو بشکنم ولی میفهمم معنی بعضی مهربونتر شدنارو!

خوشبختانه با کسی هم رودروایسی ندارم.

به دو نفرشونم همین الان اس دادم بهشون گفتم ازشون بدم میاد و حالمو بهم میزنن و وقتی خیلی وقته باهاشون کاری ندارم ، انقدر آویزون و کنه نباشن

اونقد بی کس و کار نیستم دیگه. مامان بابام داداشم و یه دوسته واقعن خوب .

اصن همون مسیج "ty" گفتن فرزاد، ینی فقط یه مسیجش اصن، می ارزه به همه این مسخره بازی یهویی و الکی