خانومه به بابام گفت که 15-18 بهمن زنگ بزنین واسه انتخاب واحد
و ...
اصن شنیدم اشکم در اومد :((
و کلاسا احتمالن یه هفته بعد از تعطیلات 22بهمن شروع میشه
+هی خدا :(( ینی تا امروز فقط خودمو با این فرضیه امیدوار میکردم که " از 3-4ئه بهمن که میری کلی باهاش خوش میگذرونی و سلیقشم میفهمی و تا 23بهمن فرصت داری کلی برنامه ریزی کنی...."
+خیلی حسه بدیه :(
+نمیشه من از 1 بهمن برم ؟؟؟ قول میدم همون خوابگاه بمونم :( اصن قول میدم تو حموم لباس بپوشم :(
+ رتبم، دانشگام، ترم بهمنی بودن،.... بس نی واقن خدا؟؟؟؟ واقن دیگه تا این حد که ترمم هم اسفند شرو بشه؟؟؟؟؟
+ینی اصن باورم نمیشه دیگه :( آرزومه دقیقن سرم شلوغ باشه و وقت هیچ کاریو نداشته باشم....از تابستون تا اسفند علافم.... :((
+چقد خوشال بودم که یه ماه و نیمش گذشت و 2تا و نصفی دیگه مونده....الان باید مهرو در نظر نگیرم و دوباره روز شماری کنم.....آبان-آذر-دی و کل بهمن....
+مطمئنن هیچ وخ دانشجو نمیشم :( دیگه واقن واسم فرقی نداره دی بلایی سر هممون بیاد یا نیاد. بیاد راحتترم :(
+تصمیم ندارم بهش بگم...فقط باید بمیرم من اصن :( یه بار خوشالش کردم که تهران قبول شدم، بعدش دیگه شرو شد....الزهرا!!!ترم بهمن!!!! واقن نمیتونم بگم که اسفند قراره شرو شه....
بمیرم :(( چه شبی بود اون شب که فهمیدم بهمنیم....
+فقط لدفن اگه خوندی بهم بگو که همدردی کنی بام :((
+کاااااااش 29ئه بهمن بودی حداقل امید داشتم که تولدت شبیه به اون چیزی که میخوام میشه.
23وم...بعد من 29م تازه بخوام بیام . کلن حالم بهم میخوره برنامه ریزیام جوری که میخوام پیش نمیرهههههه
+واقن باورم نمیشه =(( همین یه امیدو داشتم....
چشم به هم بزنی شروع شده و تموم شده !!!